داستان من هم به یک پایان رسید. پایان دلخواهم نبود اما هر پایانی را به پایان‌های اصغر فرهادی ترجیح میدهم. فکر میکنم بعد از دیدن جوابم چشم‌هایش کمی درشت‌تر شده است چون در خیالاتم همیشه ادم منطقی و ارامی هستم و چنین چیزی از من بعید است ولی احتمالا اصلا تعجب نکرده چون در واقعیت من ابتدا شما را می‌درم و بعد به حرف‌هایتان گوش میدهم. رفتار خوبی نیست ولی حس میکنم این‌ بار اتشفشانی بود که دهانه خودش را هم منفجر کرد، حس معرکه‌ای دارد. در ادامه همان ماجرا برای اولین بار در طول عمرم منتظر روز تولدم هستم که با عمل تصادفی فردی تصمیمی غیرمنطقی بگیرم و به قول جماعت توییتر زندگیم را به انجای گاو بزنم انگار کم از این کار‌ها کرده‌ام و نتیجه‌اش را ندیده‌ام. 



مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها